دل نوشته یِ دل-2
جمعه, ۲۹ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۰۸ ب.ظ
توی این روزها که خیلیها عازم کربلا شدند، و توفیق رو از من گرفتند و راهم ندادند، یاد این شعر میافتم:
" باشه، آقام باشه، باشه... خوبا رو ببر حرم ارزونیشون باشه...
باشه، آقام باشه، باشه... رام نده نیام که پام به صحن تو وا شه..."
شاعرش رو متأسّفانه نمیشناسم، جناب آقای گتمیریان این شعر رو میخوندند، یادش بخیر...
"برام رقم میخوره زیباترین سرگذشت،
اگه یه روزی بگن تو روضههات درگذشت،
این گریه زاریِ ما، که چیزی نیست یا حسین(ع)،
تو راهِ عشقت باید از جون و از سر گذشت..."
متأسّفانه شاعر این شعر رو هم نمیشناسم، مدّاحیش رو از کربلایی جواد مقدّم شنیدم.
خیلی حسّ عجیبه، حسّ جا موندن... خدا کمکمون کنه...
التماس دعا،
یاعلی(ع).
۹۲/۰۹/۲۹