دل نوشته...

دل نوشته های من

دل نوشته...

دل نوشته های من

نیوفولدر

از وقتی خبر رفتنت رو شنیدم؛ بد جوری رفتم تو فکر. اوّل که بغضم گرفت و الآن هم که هر وقت خیلی فکر می‌کنم بغضم می‌گیره. می‌دونستم بالاخره یه روزی باید از هم جدا بشیم ولی فکر نکرده بودم که من تحمّلش رو دارم یا نه. نمی‌دونم شاید هم فکر کرده بودم و به خودم می‌گفتم که إن شاء اللّه می‌تونم ولی الآن که وقتش رسیده می‌بینم که من "مرد عمل" نیستم؛ چی می‌شه اگه باز هم پیش من بمونی؟

تویی که همدم لحظه‌های سخت و تنهایی من بودی. تویی که حتّی الآن که داشتم این جمله‌ی قبلی رو می‌نوشتم باعث شدی بغضم بگیره. خیلی وقت‌ها درد و دلم رو بدون این‌که بهت بگم؛ باهات درمیون میذاشتم. تویی که از پشت به من خنجر نزدی و همیشه این حس رو داشتم که می‌تونم بدون دغدغه‌ی بیهوده و بی‌فایده بودن به تو محبّت کنم. تویی که درکم می‌کردی تو لحظه‌هایی که خیلی‌ها من رو از خودشون روندند.

یادت می‌آد چه روزهایی که با هم داشتیم؟ یادت می‌آد پلّه‌ها رو می‌شمردیم تا به‌ خونه‌ی شما برسیم؟ چه روزهای خوبی بود. همیشه آرزوم اینه که خوشبخت بشی. بالاخره چه می‌شه کرد؟ با همین اشک چشمم که الآن سرازیر شد می‌گم که إن شاء اللّه خوشبخت بشی. خیلی دوست دارم عروسیت رو ببینم؛ آخه یادت می‌آد بعضی روزها لباس عروس می‌پوشیدی و می‌گفتی که عروس شدی؟ تقدیر خدا همینه دیگه؛ من هم سعی می‌کنم که دیگه گریه نکنم؛ ولی نه دروغ گفتم؛ گریه می‌کنم ولی نه برای اعتراض به تقدیر بلکه برای دعا برای خوشبختی تو.

دخترم، قول بده که باز هم می‌آی پیش ما و به ما سر می‌زنی.


پی‌نوشت ۱: نوه‌ی همسایه‌مون رو تا یه حدّ خوبی ما بزرگ کردیم، در حدّی که من بهش می‌گم: «دخترم»!

پی نوشت ۲: دخترم داره از پیش من می‌ره.

پی نوشت ۳: تا یه حد زیادی مطمئنم که هیچ وقت این مطلب رو نمی‌خونه ولی خواستم که گفته باشم تا بلکه کمی سبک بشم.

پی‌نوشت ۴: این مطلب رو مدّت‌ها قبل توی یه وبلاگ دیگه نوشته بودم، ولی توی این مدّت باز هم گاهی دخترم رو می‌دیدم ولی دیگه روز گدشته واقعا رفت، امیدوارم خوشبخت بشه.

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۲ ، ۰۶:۱۰
مهدی رضایی

میلاد امام رضا(ع) بر همگان مبارک.

مرحوم آیت اللّه بهجت می فرمودند:
"حرم مطهر حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ نعمت بزرگ و گرانقدرى است که در اختیار ایرانى هاست، عظمتش را خدا مى داند، به حدّى که امام جواد ـ علیه السّلام ـ مى فرماید:

« زِیارَةُ أَبى أَفْضَلُ مِنْ زِیارَةِ الْحُسَیْنِ ـ علیه السّلام ـ؛ لأِنَّ الْحُسَیْنَ ـ علیه السّلام ـ یَزُورُهُ الْعامَّةُ وَ الْخاصَّةُ، وَ أَبى لایَزُورُهُ إِلاَّ الْخاصَّةُ. »

زیارت پدرم [امام رضا ـ علیه السّلام ـ] از زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ افضل است، زیرا امام حسین ـ علیه السّلام ـ را عامّه و خاصّه زیارت مى کنند، ولى پدرم را جز خاصّه [شیعیان دوازده امامى] زیارت نمى کنند.(1)

 لذا کرامات از ضریح آن حضرت بیشتر از ضریح امام حسین ـ علیه السّلام ـ ظاهر مى شود. بنابراین، ایرانى ها باید نعمت حرم حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ را که زیارت آن برایشان فراهم است، مغتنم بشمارند."

ولی واقعاً آیا ما قدر این نعمت رو می دونیم؟


-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت 1: نقل به معنا از روایت. ر.ک: کافى، ج 4، ص 584؛ من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 582؛ تهذیب، ج 6، ص 84؛ وسائل الشیعة، ج 14، ص 562؛ بحار الانوار، ج 99، ص 38؛ عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 261؛ کامل الزیارات، ص306.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۵
مهدی رضایی

گاهی فکر می کنم من چه قدر شبیه خورشیدم!



چون خیلی ها از نور من روشن شدند ولی همیشه وقتی رو به من وایستادند، قیافه شون اخمیه!!!

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت: آدم از خود راضی ای نیستم!

۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۲۱
مهدی رضایی