دل نوشته...

دل نوشته های من

دل نوشته...

دل نوشته های من

نیوفولدر

9. یه وقتی هایی هست که به اصطلاح آدم قفل می کنه(!)، مثلاً دیدی وقتی یه روز روزه ای و از قضا خیلی هم تشنه می شی، دیگه دم دمای افطار، یواش یواش چشات سیاهی می ره، همین که اذان رو می گن بدون توجّه به هیچ چی هجوم می بری سمت آب ... دختر، فقط سه ساله اش بود، خیلی تشنه اش بود، خیلی وقت بود که آب نخورده بود، از قضا خیلی هم گریه کرده بود، دمِ غروب (شاید هم بعد از غروب)، بهش یه ظرف آب دادن تا از تشنگی نمیره، ظرف رو گرفت و دوید سمت میدون، گفتند: "کجا می ری؟" گفت: "بابام وقتی داشت می رفت خیلی تشنه اش بود" ...

10. ادب رو از اجدادش یاد گرفته بود، با خودش کُلّی قول و قرار گذاشته بود که: "وقتی بابا از سفر اومد، بهش می گم که توی این سفر که نبود، چی گذشت به ما."، امّا وقتی بابا رو دید، هیچ چی از خودش نگفت، از بابا پرسید که توی این سفر بهش چی گذشته؟ دید در مقابل این وضعِ پدر، بی ادبیه اگه بخواد از وضع خودش بگه ...

فقط سه روز مونده ...

------------------------------------------------------------------------

پی نوشت: بسیار رفته اند و نیامد پدر هنوز،

بسیار رفته اند خدایا غروب ها...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۲ ، ۱۹:۲۰
مهدی رضایی

7. از بچّگی شنیده بود که پدربزرگش پیامبر خدا بوده و دین اسلام رو برای هدایت مردم آورده، همه به همراهی با ایشون می نازیدند و خودشون رو صحابه و تابعین و انصار و مهاجرین و ... می خوندند. از بچّگی عاشق پدربزرگش شده بود، هرجا می رفت، می دید که هرکسی یه جوری خودش رو داره به پدربزرگ این بچّه نزدیک می کنه تا یه احترامی پیدا بکنه توی جامعه ...

8. وارد شهر که شد، تعجّب کرد، چرا همه شادند و دارند پایکوبی می کنند، دید همه دارند به اینا می گن خارجی، اصلاً منظورشون رو نفهمید، همین کودکی که تا چند وقت پیش همه احترامش می کردند حالا شده خارجی؟ "اصلاً می فهمید چی می گید؟ پدربزرگِ من این دینی رو که شما ازش دم می زنید آورده، بعد به من می گید خارجی؟ من که اصلاً گناهی نکردم، چه برسه به این که از دین خارج بشم." ...

فقط 4 روز مونده ...

------------------------------------------------------------------------

پی نوشت: آهش فضای هر سحرش را گرفت،

داغی تمام جگرش را فراگرفت.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۲ ، ۲۱:۱۷
مهدی رضایی

5. یه سری قانون ها هست که کُلّیّه؛ یعنی هر عقله سالمی تأییدش می کنه، حتّی بی دین ها هم قبولش دارند، حالا به ظاهر دین دارها که جای خود دارن، مثلاً قرآن می گه: "و أمّا الیَتیمَ فلا تَقهَر" ...

6. از بچّگی همیشه دیده بود که پدرش با بچّه یتیم ها خیلی مهربونه، مردم همیشه از مهربونی پدر و پدربزرگش با یتیم ها حرف می زدن، توی همین آخرین سفر هم، توی راه کربلا، وقتی خبر رسید که حضرت مسلم شهید شده، پدرش رو دید که به بچّه های مسلم داره محبّت می کنه و خیلی نوازششون می کنه ...

فقط 5 روز مونده...

-----------------------------------------------------------------------

پی نوشت: در این خرابه، غذا و لباس زیبا نیست،

به جای هرچه که گفتم، فقط، خدا دارد.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۲ ، ۲۰:۵۰
مهدی رضایی

3. معمولاً تغییرات خیلی زیاد، توی زمان خیلی کوتاه خیلی سخت می گذره، مثلاً وقتی دستت رو می گیره زیر آب سرد، بعد یه دفعه بگیری زیر آب داغ، دستت خیلی می سوزه، حالا فرض کن خردسالی رو که تا چند روز پیش، عزیزِ خانواده ای بوده که خودِ خانواده اش الگو و اسوه ی همه هستند، توی شهرِ خودشون خیلی احترام داشتند و همه این کودک رو دوست داشتند، نازش رو می کشیدند ولی حالا اسیرِ یه مشت نامرد شده، از اون خانواده هم خیلی هاشون رو همین نامردها کشته اند، خیلی سخت می گذره، هرچند از عمرِ این کودک فقط 6 روز باقی مونده باشه...

4. عموماً دختر بچّه ها احساسی هستند، مخصوصاً نسبت به پدرشون، حالا فرض کن که یه دختربچّه ای بدونه که یه عدّه ای پدرش رو کشتند، به نظرت چی کار می کنه؟...

آره درسته، سعی می کنه اگه کاری از دستش برنمیاد، حدّاقل گریه کنه، ولی اگه نتونه گریه کنه چی؟...

فقط 6 روز مونده ...

-----------------------------------------------------------------------

پی نوشت: دختر لحظه ی غم، ساعت عمرش خالیست

زود می ریزد و یک کوه بلا می ماند...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۴۵
مهدی رضایی

1. طولانی و کوتاه بودن یه صفت نسبیه، یعنی این که برای بررسی یک پدیده، باید ببینم نسبت به چه زمانی طولانی یا کوتاهه.
مثلاً چند ثانیه برای زمان رفت و برگشت نور زمان طولانی ای محسوب می شه ولی برای حرکت یک قطار بسیار کوتاهه و ...
به نظر میاد که یه هفته برای زندگی یک نفر، زمان کوتاهی باشه، ولی یک هفته در مقایسه با سه سال زمان قابل ملاحظه ایه. یعنی اگه یه انسان فقط 3 سال مهلت زندگی داشته باشه، یک هفته برای او بسیار ارزشمند می شه.

2. معمولاً در ایّام خوشی احساس می کنیم که زمان به سرعت در گذره و در ایّام غم و دشواری، گذر زمان را بسیار کُند می دونیم. پس ممکنه که همین یک هفته هم به اندازه ی یک عمر، طولانی در نظر بیاد،

فقط یک هفته مونده ...

----------------------------------------------------------------------

پی نوشت: شاهان جهان از چه به خود فخر می کنند؟

مَسنَدنشین مُلکِ سلیمان، رقیّه(س) است.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۲ ، ۲۲:۳۹
مهدی رضایی

و إن آباؤُکم هَدْمُوا البقیعَ

فنَقطَعْ منکُم الآنَ الأیادی

اگر پدران شما بقیع را نابود کردند،

ما امروز دست شما را قطع می کنیم

و إن لاتَعرِفُونا نحنُ نارٌ

و أنتم تَنفَخُونَ فی الرَّماد

اگر ما را نمی شناسید (بدانید که ) ما آتشیم

و شما در خاکستر می دمید( اصطلاحی در ادبیات عرب کنایه از کاربیهوده و خودزنی)

و لنْ تُسبى رقیة مرّتین

و لا زینب و لا زینُ العباد

نه رقیه دوبار اسیر می شود

و نه زینب و زین العابدین علیهم السلام

ابد و الله لانَنسى حُسینا

هو القائد على رُغم الأعادی

به خدا سوگند تا ابد حسین را فراموش نمی کنیم

به کوری چشم دشمنان، اوست که پیشوا و مقتداست

شاعر: محسن رضوانی

----------------------------------------------------------------------

پی نوشت1: وقتی نعمتی رو ازمون می گیرن باید فکر کنیم که چرا نعمت رو ازمون گرفتند؟

پی نوشت2: دانلود کنید:http://misaq.basijisu.com/4236/

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۲ ، ۰۷:۴۴
مهدی رضایی

 

عَلیٌّ(ع) حُبُّهُ جُنَّة

قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّة

وَصیُّ المُصطَفی(ص) حَقَّه

امام الاِنسِ وَ الجِنَّة1

 

عید همگی مبارک!

 

پیامبر اکرم(ص) در خطبه ی غدیر می فرمایند: بالاترین امر به معروف تبلیغ واقعه ی غدیر و دستور به پذیرش ولایت امیرالمؤمنین(ع) می باشد.

---------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت1: ترجمه ی شعر: علی(ع)، دوست داشتنش سپر است، او تقسیم کننده ی بهشت و جهنّم است، جانشین به حقّ پیامبر اکرم حضرت محمّد مصطفی(ص) است، امام انسان ها و جن ها است.

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۲ ، ۱۰:۳۸
مهدی رضایی

همین که اذان گفته شد، باید بروم نمازم را بخوانم و برگردم سرِ کارم.

باید این طور مستبد باشید، داداش جون!



مردم در دنیایشان عاقل و در آخرتشان احمق اند!

نباید به حرف های آن ها گوش بدهید.



مرحوم آیت اللّه حق شناس(ره)

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت1: نقل از کتاب "چند جمله برای دلِ تو داداش جون" (جملاتی از مرحوم آیت اللّه حق شناس تهرانی)

پی نوشت2: سلام! یادِ یه مدرسه ی خاص افتادم!

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۲ ، ۱۱:۲۹
مهدی رضایی

شهید گمنام، سلام، خوش اومدی مسافر من...

واقعاً خیلی سخته چند سال زحمت بزرگ کردن بچّه رو بکشی، روز به روز جلوی چشمت بزرگ بشه، بعد بفرستیش جنگ... ازش بگذری تا دین بمونه...

احتمالاً از این سخت تر هم اینه که سال ها چشم انتظار اومدنش باشی ولی نیاد و هیچ خبری ازش نباشه...

و احتمالاً سخت تر از این هم اینه که پسرت جایی از این سرزمین به خاک سپرده شده باشه، به عنوان شهید گمنام...

این فایل رو حتماً گوش بدید، خیلی زبون حال سنگینیه...


http://bayanbox.ir/id/2547739247188784506?info



إن شاء اللّه شهید شیم... دعا کنید رفقا، برای هم دعا کنیم...

--------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت: امام خمینی(ره): شهدای گمنام مظلوم ترین شهدا هستند.

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۲ ، ۱۸:۲۴
مهدی رضایی


ما برای اقامه ی دین خدا جنگ کردیم، نه کشورگشایی...

اقامه ی نماز در سخت ترین شرایط در جنگ امر پروردگارمان است و سنت اماممان...

یادم باشه امام حسین(ع) توی ظهر عاشورا هم نمازشون رو اول وقت اقامه کردند...

التماس دعا از همگی، إن شاء الله شهید شیم...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۲ ، ۰۰:۰۹
مهدی رضایی